توی هیئت همچین به قول معروف توی حس بودم، که باز هم مداح کار رو خراب کرد!

کشکول گدایی رو بلند کن...
ازش حاجتتو بخواه...
دست خالی از این مجلس نری...

درسته که شاید یکی از دلایل هیئت اومدنمون اشک ریختن واسه مظلومیت مولا و سوختن برای ظلمیه که اون قوم نانجیب کوفی ناجوانمردانه درحق خانواده اهل بیت علیهم السلام کردند، اما مگه باید طلبکار باشیم و مزد بخواهیم واسه این کار؟

خداییش من موندم که ما واسه خاطر اماممون می ریم مجلس روضه و هیئت یا واسه کاسبی خودمون؟
ما که یه عمر باید مدیون امامی باشیم که خودش و خانواده ش رو فدا کرد تا دین جدش رسول خدا، دین انسانیت، اخلاق و آزادگی و رستگاری زنده بمونه، چرا باید عزاداری واسه اون حضرت رو به معامله ای تبدیل کنیم که یک طرفش اشک ریختن و طرف دیگه اون بردن ثواب و رفع گرفتاری و گرفتن حاجت باشه؟

اینه حق عاشورا؟ اینه حق امام؟!

-----------------------------------

پ ن: الهی چه بی حساب می بخشی و ما چه حسابگرانه تسبیح می گوییم.

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در جمعه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۲ |
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۱ |

باسمه تعالی

مدیر کل محترم شرکت مخابرات استان اصفهان
سلام علیکم

احتراماً پس از حمد و سپاس خدا و درود و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) همانگونه که مستحضر می باشید، اخیراً اداره  مخابرات شهرستان خوانسار در راستای اجرای سیاستهای شرکت مخابرات استان اصفهان با عنوان دولت الکترونیک و شهر پاک و با هدف صرفه جویی در وقت، انرژی و هزینه شهروندان، همگام با برخی از شهرستان های دیگر این استان اقدام به حذف قبوض تلفن ثابت نموده است.

با این وجود ضمن تاکید بر ضرورت اجرای این امر با توجه به پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی و لزوم فرهنگ سازی در جهت سوق دادن کلیه آحاد جامعه به سمت شهرالکترونیک و بهره گیری از فناوری های روز جهان در امور مختلف روزمره و همچنین با ارج نهادن به تلاش ها و زحمات شبانه روزی مسوولین محترم مخابرات شهرستان و استان، لازم است توجه آن مقام محترم را به برخی از ایرادات و اشکالات موجود این طرح جلب نمایم. مستدعی است دستور بررسی جدی و اقدام لازم در این خصوص را مبذول و نتیجه را امر به ابلاغ فرمایید.

 ۱- عدم وجود آموزشهای لازم
اجرای طرح دولت الکترونیک، نیازمند بسترسازی و فرهنگ سازی لازم در جامعه و همچنین آموزش و ارتقاء سطح سواد و معلومات عموم شهروندان می باشد. به نظر می رسد صرف اعلام الکترونیکی شدن پرداختها و حذف ناگهانی قبوض بدون آموزش های لازم که می توانست از طریق صدا و سیما و یا با چاپ و توزیع بروشورهای مصور قابل درک برای کلیه اقشار جامعه و یا طرق مفید دیگر انجام شود، را نمی توان همگام با سیاستهای اعلام شده در این خصوص فرض نمود. با توجه به عدم انجام آموزش، بار انجام این امور از دوش دولت بر عهده شهروندانی دیگر (که مجبورند اقدام به آموزش و یا انجام امور مربوط به دیگران نمایند) منتقل شده و یا در روش پیشنهادی دیگر یعنی مراجعه به دفاتر پیشخوان دقیقاً صرفه جویی در هر سه مولفه مورد نظر یعنی «وقت، انرژی و هزینه» به طور عملی نقض شده است.

۲- فراهم نبودن زیرساختهای لازم
هر مشترک تلفن ثابت حق دارد، از صورتحساب خود و هزینه های مربوط به قبض خود مطلع باشد تا ضمن آگاهی از میزان مصرف خود، چنانچه نسبت به آن اعتراضی دارد بتواند به سهولت آن را پیگیری نماید. در طرح پرداخت الکترونیکی مخابرات اصفهان، مشترک می تواند به سایت مراجعه نموده و با وارد نمودن شماره تلفن خود، صرفاً اقدام به دریافت مبلغ کل صورتحساب، شناسه کاربری و شناسه قبض نماید و به صورت عمومی دسترسی به سایر موارد معمول مندرج در قبضهای تلفن و حتی آخرین مهلت پرداخت قبض برای وی میسر نمی باشد.

جالب توجه این که در بخش سرویس های دولت الکترونیک شرکت مخابرات اصفهان برای دریافت خدمات ویژه از قبیل ریز مکالمات، صورتحساب و سایر موارد، فرم ثبت نامی پیش بینی شده که خود دارای ایرادهایی است: کاربر پس از تکمیل فرم و رعایت مواردی از قبیل وارد نمودن ایمیلی خارج از دامنه gmail (!) و فشردن دکمه ثبت اطلاعات با این پیام مواجه می شود که "جهت فعال سازی با در دست داشتن کارت شناسایی معتبر به این ادرس مراجعه فرمایید." و با کلیک بر روی لینک "این آدرس" لیستی از ادارات مخابرات برخی شهرستان ها در صفحه ای جدید ظاهر می شود که بر اساس آن به عنوان نمونه یک مشترک "خوانساری" باید برای فعال سازی عضویت خود با طی نمودن مسیری 25 کیلومتری به مخابرات شهرستان "گلپایگان" مراجعه نماید!!

 جالب تر این که تا قبل از فعال سازی چنانچه بلافاصله کاربر دیگری اقدام به ثبت نام در سایت مذکور با نام کاربری مشابه نماید، سیستم با اعلام این که نام کاربری تکراری نیست، ثبت نام را انجام می نماید یعنی نام کاربری انتخاب شده برای مشترک حتی تا زمان محدودی رزرو نمی شود، این در حالی است که در بسیاری از سایتها و انجمنهای عادی موجود بر روی شبکه اینترنت مراحل ثبت نام بسیار فنی تر انجام می شود، مثلا بلافاصله بعد از ثبت نام لینک فعال سازی به ایمیل ارسال می شود و یا اقدامات دیگری که پس از احراز هویت کاربر اقدام به فعال سازی نهایی می شود. همان گونه که ملاحظه می شود نبود چنین زیرساختهای ابتدایی نیز، کارا بودن این طرح را مورد تردید قرار می دهد و جز اسباب زحمت چیز دیگری برای یک کاربر عادی ندارد.

بر اساس شنیده ها ظاهراً دفاتر پیشخوان نیز تنها اقدام به ارائه قبضی شامل جمع صورتحساب، شناسه قبض و شناسه پرداخت می نمایند!

۳- عدم رعایت حریم خصوصی کاربران
متاسفانه در طراحی سامانه پرداخت صورتحساب مشترکین تلفن ثابت اصفهان و همچنین سامانه 1818 که هر دو به عنوان راهکارهای پرداخت غیرحضوری علاوه بر دو روش دیگر (مراجعه به عابربانکها و دفاتر پیشخوان) معرفی شده اند، حریم خصوصی مشترکین مورد توجه قرار نگرفته است. با ورود شماره تلفن هر مشترک حقیقی یا حقوقی (به جز خود مخابرات!) در این دو سامانه به راحتی می توان به میزان مکالمه آن مشترک پی برد. این در حالی است که شاید این اطلاعات برای برخی افراد محرمانه تلقی شده و مایل به اطلاع دیگران از این موضوع نیستند. با این سامانه نظارتی! هر شهروند می تواند از میزان مصرف تلفن روزانه، هفتگی یا ماهانه همسایه، دوست، آشنا و حتی رییس فلان اداره به راحتی مطلع شود!!

 ۴- با عرض پوزش مورد شماره ۴ با وجود درج در نامه ارسالی و اهمیت موضوع ترجیحاً در این وبلاگ منتشر نمی شود. با این حال امیدوارم مورد مداقه و بررسی جدی قرار گرفته و اقدام لازم صورت پذیرد. 

در پایان مجدداً تاکید می نمایم، موارد فوق الذکر به معنای یر سوال بردن زحمات عزیزان در شرکت مخابرات استان اصفهان نیست، بلکه با توجه به ضرورت امر امید است تا به منظور ترغیب استفاده روزافزون شهروندان از خدمات الکترونیک و کاهش نقاط ضعف، بررسی های دقیق تری در چنین اموری صورت پذیرد. با توجه به این که طرح حذف قبوض در اولین دوره در چهار شهرستان استان اجرایی شده است، انتظار می رفت قبل از عجله برای تسری آن به سایر شهرستان ها بررسی دقیق تری برای رفع مشکلات و بهبود این طرح صورت پذیرد.

 من ا... التوفیق، خسرو دهاقین
نائب رییس شورای اسلامی شهرستان خوانسار
20/5/1391

 ----------------------------------------------------------------------------------

پ. ن: این نامه را به تنها نشانی موجود در سایت مخابراتی استان info@tce.ir ارسال نمودم و امیدوارم به دست مدیر عامل محترم برسد. برای من جالب بود که چرا در سامانه مخابرات که یکی از متولیان اصلی دولت الکترونیک است و اتفاقاً اصرار دارد مردم را هم در این مسیر قرار دهد، دسترسی الکترونیکی به مدیران مخابرات و ارتباط با آنان از این طریق هنوز عملی نشده است. به نظر شما عجیب نیست؟!!


برچسب‌ها: مخابرات
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در جمعه بیستم مرداد ۱۳۹۱ |

 پس از انتشار موفق نشریه طنز لبخند دوم در خلال سالهای 76 تا 78 در دانشگاه اصفهان که به پرمخاطب ترین نشریه دانشجویی آن دوران تبدیل و موفق به کسب رتبه اول نشریات طنز دانشجویی کشور گردید، در سال 79 به دنبال آغاز به کار در خوانسار به عنوان یک فرهنگی و با توجه به نبود رسانه های خبری فعال در شهرستان، تصمیم به انتشار نشریه ای برای خوانسار نمودم که در آن ایام مورد استقبال و لطف شهروندان خوب خوانسار قرار گرفت.
در همان سالها همزمان با انتشار ویژه نامه خبری خوانسار امروز، به فعالیت تحت عنوان خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در خوانسار و همچنین خبرنگار روزنامه سراسری قدس پرداختم و سعی داشتم فارغ از جهت گیری های سیاسی و جناحی موجود در فضای کشور، با انعکاس بی طرفانه و منصفانه اخبار شهرستان در حوزه های مختلف خدمتی به شهرستان داشته باشم. اما با وجود این که این فعالیتهای خبری عمدتاً رایگان و گاهی با دریافت حق الزحمه خبری بسیار ناچیز و کمتر از هزینه های تولید خبر (با امکانات آن روزها از قبیل اجاره دفتر،هزینه های فکس با توجه به نبود اینترنت، چاپ عکس با دوربینهای نگاتیوی و ...) انجام می شد با این حال برخوردهای بسیاری از مسوولین با خبرنگاران بسیار عجیب و غیرقابل تصور بود که هر یک از آنها به نوبه خود داستانی است!  به عنوان مثال بسیاری از مسوولین حاضر به مصاحبه نمی شدند؛ برخی انجام مصاحبه را موکول به کسب اجازه از مقامات مافوق می دانستند و نکته جالب تر این که معمولاً با دیدن ضبط خبرنگاری بسیاری از آنان بلافاصله از مصاحبه خودداری نموده و اجازه صبط مصاحبه را نمی دادند!!اعتراضات شدید پس از چاپ برخی از مطالب ناخوشایند برای آقایان و عدم استقبال از درج جوابیه در ویژه نامه هم حکایتی بود که معمولاً بعد از انتشار نشریه با آن مواجه می شدم.
به هر حال دنیای خبر و خبرنگاری با همه سختی هایش بخش زیبایی از زندگی بنده بود و انشاا... امیدوارم بتوانم باری دیگر در این کسوت خدمتگزار مردم شریفمان باشم. البته به نظر می رسد شرایط کاری امروز تغییر یافته باشد. فرهنگ خبر و خبرنگاری در جامعه خوانسار نهادینه تر شده، گرچه با توجه به ارتباطی که با دوستان عزیز خبرنگار دارم، هنوز هم بر سر راه خبر مسائل و مشکلاتی از نوع امروزی وجود دارد. امروزه رشد سایتها و وبلاگ های عمومی و شخصی و فراگیر شدن انها زمینه انتشار اطلاعات و اخبار را به سرعت فراهم آورده است، اما عنصر "دقت و صحت" از ویژگی هایی است که کماکان در خبرنگاران بیش از سایر منابع می توان یافت. شکی نیست جامعه بدون خبرنگار جامعه ای ایستاست و وجود خبرنگاران فعال، مسوولیت پذیر و صادق موتور محرکه ای خواهد بود برای حرکت جامعه به سمت رشد و تعالی.
در پایان لازم می دانم روز خبرنگار را خدمت همه خبرنگاران پویا و صدیق شهرمان به ویژه عزیزان فعال و پرتلاشم، برادران "حسینعلی مهدی و محمد صدیقیان" و همچنین پیشکسوتان این حرفه تبریک عرض نمایم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
پ. ن: در ادامه مطلب سرمقاله ای را که در مرداد ماه 80 در پنجمین ویژه نامه خوانسار امروز، با عنوان "خبرنگار و نقش سازنده اجتماعی" نگاشته بودم را تقدیم حضور می کنم.

 پ. ن ۲: پیروزی و کسب افتخار و سربلندی برای کشور عزیزمان ایران در بازیهای المپیک توسط قهرمانان غیرتمند کشور، حمید سوریان و امید نوروزی را صمیمانه شادباش می گویم.


برچسب‌ها: روز خبرنگار, خوانسار امروز, خاطرات
ادامه مطلب
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۱ |

از تشکیل اولین جلسه ستاد دائمی روز خوانسار نزدیک به 2 ماه و نیم می گذرد. جلسه ای که بر اساس بند یک آن اذعان می دارد: با توجه به اهميت موضوع و جلوگيري از هر گونه تبعات مقرر شد كليه ادارات، نهادها، موسسات دولتي و شهرداري براي برگزاري مراسمات و روز خوانسار اعم از جشنواره، همايش، نمايشگاه و مراسمات مذهبي با درخواست كتبي از فرمانداري و طرح در جلسه ستاد شهرستان و دريافت مجوز اقدام نمايند. بنده طی اظهار نظری کوتاه در این خصوص در وبلاگ خبرنامه خوانسار با تاکید بر این نکته که قانون صراحتاً وظایف دستگاهها و نهادها را مشخص کرده و دقیقا معلوم است که صدور مجوزها در بخش های مورد اشاره با کدام دستگاه است، خواستار ارائه مستندات حقوقی و قانونی در این خصوص شدم که تا کنون نظری در این خصوص دریافت ننموده ام.

در بندهای دیگری از این صورتجلسه مقرر شده که با نظر امام جمعه محترم و فرماندار محترم كميته ها و مسئولين آنها معرفي شوند و جلسات فقط با حضور مسئولين كميته هائي كه حكم دارند برگزار گردد.

نکته جالب در  این خصوص این است که بر اساس روال مرسوم، برگزاری روزهای ویژه شهرها در سراسر کشور با محوریت شهرداری ها و پشتوانه شوراهای اسلامی به عنوان نمایندگان منتخب اقشار مختلف مردم و مشارکت همه جانبه شهروندان انجام می شود و این جشن ها و ایام کمتر جنبه دولتی و حکومتی دارند.

برگزاری روزهایی چون روز شیراز ، روز اصفهان و روز گرگان  توسط شوراهای اسلامی  و شهرداری های شهرهای مذکور از جمله شواهد عینی این مدعاست.
عدم تشکیل جلسه ستاد دائمی روز خوانسار، علیرغم مغایرت با شیوه های مرسوم، و با گذشت 2 و نیم ماه از تشکیل اولین جلسه،  موید این ادعاست که برگزاری روز خوانسار با توجه به مشغله ها و دغدغه های فراوان مسوولین از جمله امام جمعه و فرماندار محترم و ضرورت پیگیری مسائل کلان شهرستان توسط ایشان(با توجه به اظهارات اخیر فرماندار محترم در جلسه شورای اداری مورخ ۱۱ مرداد ۹۱ خوانسار)، باید توسط همان متولیان اصلی یعنی مردم انجام شود و البته لحاظ نمودن نظرات این عزیزان و سایر مسوولین و شهروندان خوش فکر خوانساری می تواند در ارتقای کیفی برنامه ها و رفع نقایص موجود در برنامه - که طبیعی و لازمه انجام هر کار نوبنیاد است – موثر باشد.

 روز خوانسار می تواند نویدبخش روزهای بهتری برای خوانسار با ایجاد وحدت بین گروههای مختلف مردم باشد. روزی پرافتخار برای همگان، روز امید و نشاط و سربلندی...

این مبحث ادامه دارد


برچسب‌ها: روز خوانسار
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در شنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۱ |

اگر برای خواندن خبری ناگوار به این صفحه آمده اید، فعلاً چندان نگران نباشید. خوشبختانه صحت این خبر تا کنون تایید نشده است، اما احتمال وقوع آن هر لحظه خالی از تصور نیست!

نقطه پرحادثه!!
نصب تابلوی "نقطه پر حادثه" نشان می دهد که مسوولین از خطرات و حوادث این نقطه بی اطلاع نیستند!

این روزها متاسفانه خواندن صفحه حوادث روزنامه ها و مجلات و یا سایتهایی از این قبیل برایمان تبدیل به یک سرگرمی شده است. گویا حادثه ها هرچه دلخراش تر باشند برای ما سرگرم کننده ترند. جدای از این موضوع اگر خودمان بر سر حادثه ای حاضر باشیم و بر حسب رسم فرهنگی چند ساله اخیر! موبایل به دست جزء به جزء ماجرا را فیلم بگیریم  که آخر کلاس است! چرا که می توانیم تا مدتها سوژه ای برای تعریف داشته باشیم.

حادثه ها می آیند و می روند و ما در خوشبینانه ترین حالت آن، اشکی می فشانیم و یا ابراز تاسف می کنیم. خانواده حادثه دیده می مانند و موجی از اشک و آه و ماتم و اندوه.
بروز حادثه ها گاه به دلیل بی احتیاطی افراد حادثه دیده است و گاه دیده می شود این افراد ناخواسته قربانی سهل انگاری و کوتاهی دیگران در انجام وظایف شده اند.
بر اساس اخبار و اطلاعات حاصله، تصادفات جاده ای سالانه عده زیادی از مردم کشورمان را به کام مرگ می کشانند. به عنوان نمونه در سال گذشته براساس آمار رسمی بیش از ۲۰ هزار نفر قربانی تصادفات شده اند.
گرچه در آمارهای اعلامی عمده تصادفات ناشی از بی احتیاطی رانندگان عنوان می شود، ولیکن سهم استاندارد نبودن جاده ها را نمی توان در این زمینه نادیده گرفت. با کمال تاسف دیده می شود در برخی مسیرهای پر خطر، صرفاً با نصب یک یا چند تابلو و اعلام هشدار در این خصوص بار مسوولیت از دوش مسوولین مربوطه به دوش رانندگان منتقل می شود! از این نمونه ها در جاده های مواصلاتی شهر و روستای خوانسار کم نیستند. با درک زحمات و خدماتی که در اقصی نقاط کشور توسط وزارت راه و شهرسازی -از جمله در این منطقه- انجام شده است، باید مسوولان مربوطه در هر رده خود را در خصوص خطراتی که هر لحظه از شبانه روز جان مسافران را در معرض تهدید قرار داده اند، پاسخگو بدانند. جاده خوانسار-بویین، جاده خوانسار- ویست (به ویژه محدوده موسوم به چال ماسین)، پیچ ورودی شهر خوانسار (در مجاورت سد باغکل) از جمله نقاط خطرناکی هستند که سالهاست انتظار توجه خاص مسوولین مربوطه را برای رفع خطر را دارند ولیکن تا کنون اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته و یا چنانچه کاری صورت گرفته، چنان کند و بی رمق است که قابل بیان نیست. این در حالی است که انجام برخی از این اصلاحات در برابر هزینه های انجام شده وزارت راه بسیار ناچیز است.

خطر واژگونی!! 

تصاویر فوق که یکی از نقاط حادثه خیز جاده ارتباطی خوانسار به ویست را نشان می دهند، سالهاست مورد اعتراض مردمان روستاهای این محدوده و نیز رانندگان قرار گرفته و بارها شاهد تصادف و یا واژگونی خودروها بوده، با این وجود مکاتبات و درخواستهای مکرر از مسوولین ذیربط در این خصوص تا کنون به نتیجه مطلوبی نرسیده است. به راستی رفع خطر از این نقطه چقدر هزینه برای وزارت راه در بر دارد؟ خدای ناکرده در این مسیر اگر تصادفی خونین حادث شود و خانواده ای عزادار، چه کسی در برابر وجدان و پروردگار خود پاسخگوست؟ نمونه دیگر، پیچ خطرناک مجاور سد باغکل است که علیرغم هشدارهای مکرر شورا و شهرداری به این شکل خطرناک ایجاد شده و اصلاح آن علیرغم اعلام تخصیص اعتبار، هر روز به روز دیگری موکول می شود.

 پیچ مجاور سد باغکل!

به هر حال حادثه هیچ گاه خبر نخواهد کرد و قربانیان حوادث نامعلومند. شاید من مسوول روزی خود قربانی یکی از همین بی احتیاطی های جاده ای باشم. من به عنوان احساس تکلیف، تذکر و یادآوری جدی در این خصوص را وظیفه خود دانستم و امیدوارم مسوولینی که می خوانند به جای دلگیر شدن، شکیبانه به حل این معضل بپردازند. قبل از آن که کودکی بی پدر شود و پیش از آنکه مادری داغدار. اجرکم عندا... که او خود فرمود:

 مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعاً هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده استمائده (5)، آيه 32

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ ن 1: بی گمان احداث تونل خوانسار-فریدن نیز علاوه بر خروج شهرستان از بن بست اقتصادی و تبعات مثبت برای چندین استان و شهرستان مجاور، قطعا در کاهش خطرات عبور و مرور در محور خطرناک خوانسار-بویین موثر خواهد بود.

پ ن۲: حادثه تاسف بار غرق شدن یک زوج جوان در سد باغکل، می تواند سرمشقی باشد برای مسوولین تا بدانند گاهی می توان از بروز خطرات پیشگیری کرد قبل از آن که فاجعه ای عمیق روی دهد.


برچسب‌ها: حادثه, وزارت راه, باغکل, ویست
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۱ |

به نظر شما این تصویر مربوط به کجاست و علت معرفی آن در این پست چیست؟
(جوابهای درست زود تایید نمیشه)

با عرض پوزش در صورت باز نشدن عکس به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

----------------------------------------------------------------------------------------------

پ.ن: شهادت حضرت زهرا (س) تسلیت باد


ادامه مطلب
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در پنجشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۱ |

بعد از مدتها بی خبری اسم دوستی قدیمی روی صفحه گوشیت نقش می بنده و متعاقب اون پیامکهایی سرشار از مهر و محبت پی در پی سر می رسند. این هم یکی از اعجاز بهاره! و شاید زیبایی نوروز به همین یادها و یادآوری هاست...

باز كن پنجره ها را كه نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه كنار هر برگ
شمع روشن كرده است
همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
كوچه یكپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه جشن اقاقی ها را
گل به دامن كرده ست ...

بهار را با همه زیبایی هایش به همه شما عزیزان در هر جای دنیا که هستید تبریک عرض می کنم و برای همه سالی سرشار از شادمانی، تندرستی و صلح و صفا آرزو دارم.
بهاری باشید.


برچسب‌ها: بهار
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در سه شنبه یکم فروردین ۱۳۹۱ |

چند روز پیش توی یه شهر دیگه ای از کشورمون جایی مهمون بودم. بر حسب اتفاق یکی از مهمونهای عزیز هم شورایی از کار دراومد. به هم معرفی شدیم. بعد از کمی خوش و بش گفتم بذار باب یه صحبت مشترک رو باز کنم تا شاید کمی هم از تجربیات ایشون استفاده کنم.

اینجانب:خب چه خبر؟ خسته نباشید. شورا چه خبر؟
آنجناب: سلامتی. خبر خاصی نیست.

اینجانب: بودجه ۹۱ شهرداری رو رو چند بستین؟
آنجناب: والا نمیدونم. یعنی اصلا نگا نکردم. همینجوری امضاش کردم.

اینجانب: واقعاً؟ یعنی بودجه رو بررسی نکرده امضا کردین؟
آنجناب: آره. آخه بین ما تفرقه است!! اعضا با هم خوب نیستند!!
اینجانب:

آنجانب: راستی حقوق شما چنده؟!!!
اینجانب:
-----------------------------------------------------------------------------------

حالا بگو:بی خیال! به من چه که کی میخواد بره تو شورا، تو مجلس، تو دولت!!!

از ماست که برماست!


برچسب‌ها: انتخابات, مجلس, شورا
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه هشتم اسفند ۱۳۹۰ |

میدان امام را به سمت شمال رد کردم. با دیدن دوچراغ پر نور که دقیقاٌ داشت روبرویم می آمد سریعا ماشین را  به منتها الیه سمت راست خیابان کشاندم. ماشین وانت بار به سرعت از بین من و چند خودروی دیگر که در حال سبقت از آنها بود، گذشت. درست چند لحظه بعد، تصویر وانتی که با میدان برخورد کرده بود در آینه عقب ماشین نقش بست!

***

به سرعت -اما با احتیاط- دور زدم. وقتی رسیدم دیدم جلوی ماشین کمی جمع شده بود و از رادیاتور شکسته اش آب جاری بود. خوشبختانه اثری از جراحت در کسی دیده نمی شد.

یکی از جوانها صدا زد: بدو دنبال پرایدیه!
آرام صدایش زدم.

-چه خبرت بود پس؟ چرا اینقدر با عجله می رفتی؟ نزدیک بود بزنی بهم!
-شرمنده آقای دهاقین! دنبال یه پرایدی بودم! فحش می داد!!

***

باز هم بخیر گذشت!
شاید حکمت این بود که این خسارت مالی پیش آید تا هم این دو جوان درسی گرفته باشند برای این که گاه می توان -و بهتر است- گذشت کرد تا از خسارتی بدتر جلوگیری شود و هم از برخوردی فیزیکی که می توانست خدای ناکرده به حوادثی ناگوارتر منجر شود، پیشگیری به عمل آید.
خدایا شکرت که هیچ کارت بی حکمت نیست...


برچسب‌ها: حکمت, تصادف, عجله, جوانان
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۰ |

پاییز بهانه ای بیش نبود برای سلام به کسانی که دوستشان دارم....

جهت دیدن عکس به اندازه بزرگتر (1024*768)بر روی آن کلیک کنید
(برای دیدن تصویر به صورت واضح اندکی شکیبا باشید)

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۰ |
پسرم-ماهان- می پرسد: بابا از فردا بیدار می شوی؟
و من می مانم چه جوابی بدهم!
آیا فردا "بیدار" می شوم؟!
...

---------------------------------------------------------------

پ ن: حلول ماه پرفیض رمضان مبارک باد

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه دهم مرداد ۱۳۹۰ |

بسياري از مواقع متوجه نيستيم و با يك قضاوت بيجا و ناحق يك عمر زندگي و عبادت و ماحصل عمر خود را بر باد مي دهيم...

اگر كمي دقت كنيم مي بينيم كه سر منشأ بسياري از قضاوت هاي بيجاي ما سوء ظني است كه نسبت به اطرافيانمان داريم.

اگر كمي اهل حساب، كتاب و بررسي باشيم و كمي دقت كنيم مي بينيم كه اصلا به صرفه نيست كه آدم عمري را با عبادت و عمل نيك و تابعيت از فرمان والدين و جلب رضايت خداوند بسر ببرد آن وقت در يك موقعيت زماني با يك قضاوت نابجا باعث شود كه همه و همه آنها را دو دستي تقديم به فردي كند كه قضاوت ناروايي در مورد او داشته  است. چون با يك قضاوت نابجا همه اعمال خوب انسان به نامه اعمال طرف مقابل منتقل مي شود و اگر در نامه عمل شخصي كه قضاوت مي كند حسنه اي نباشد گناهان طرف مقابل به نامه عمل او اضافه خواهد شد.

به نظر شما صرف مي كند با يک يا چند جمله اي كه شايد تعداد كلماتش به ده كلمه هم نرسد آدم همه زندگيش را بر باد بدهد؟؟؟!!!

در قضاوت نابجا و نابحق همين بس كه روايت داريم با يك قضاوت بي جا تمام عمر و زندگي انسان بر باد فنا مي رود.

حتما لازم نيست كه درس قضاوت خوانده باشيم و قاضي حكومتي باشيم تا مشمول اين روايت باشيم.

حتما لازم نيست كسي ما را در منصب قضاوت بنشاند تا بخواهیم در مورد کسی قضاوت کنیم.

همينكه گاهي شايد به اراده خودمان در بين اتفاق و جرياني قضاوت مي كنيم که اطمینان نداریم صحت داشته باشد، همين ها هم جزو قضاوت ناحق كردن است. مخصوصاً اگر طرف مقابل شانس دفاع از خود را نداشته باشد.

بد نیست کمی به قضاوتهای خود بیندیشیم و اگر در مورد آن مطمئن نیستیم توبه کنیم و حلالیت بطلبیم. همانا خداوند بخشنده و مهربان است.

به نقل از یک وبلاگ! باا اندکی تغییرات

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در جمعه بیست و دوم بهمن ۱۳۸۹ |

قرآن به جناح و حزب و گروه و ملت خاصي تعلق ندارد. قرآن كتاب خداست. چه سوزانيده شود چه پاره پاره شود و چه بخوانند  يا نخوانندش، مانده است و خواهد ماند.
آدم تعجب مي كند از حماقت كسي كه مي خواهد با شعله اي، آفتاب را بسوزاند!!

چراغي را كه ايزد بر فروزد * هر آن كس هف كند ريشش بسوزد!

ننگشان باد...

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در جمعه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۹ |
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/d/d2/doat.jpg
1000 مرتبه با 1000 نام خواندیمش و در پایان هر بند گفتیم: ...الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ 

***

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ ...
خدایا از تو مى خواهم به حق نامت...

...
-اى صاحب مجد و بزرگى
-اى ذخیره هنگام سختى من
-اى امید من در برابر پیش آمدهاى ناگوار
-اى همدم من هنگام ترس و وحشت
-اى رفیق من در غربتم
-اى صاحب اختیار من در نعمتم
_اى فریادرس من در غم و اندوه
-اى دلیل و راهنمایم هنگام سرگردانى
-اى توانگرى من هنگام ندارى
-اى پناه من هنگام درماندگى
-اى کمک کارم در بیچارگى و پریشانى
-اى بسیار آمرزنده گناهان
-اى پرده پوش بر عیوب بندگان
-اى غمزداى غمها
-اى گرداننده دلها
-اى طبیب دلها اى نوربخش دلها
-اى همدم دلها اى زداینده اندوهها
-اى غمگشاى غمها
اى دوست آنکس که دوستى ندارد
-اى طبیب آن کس که طبیبى ندارد
-اى پاسخ ده آن کس که پاسخ ده ندارد
-اى یار دلسوز آن کس که دلسوزى ندارد
-اى رفیق آن کس که رفیق ندارد
-اى فریادرس آن کس که فریادرسى ندارد
-اى راهنماى آنکه راهنمایى ندارد
-اى مونس آنکس که مونسى ندارد
-اى ترحم کننده آن کس که ترحم کننده اى ندارد
-اى همدم آن کس که همدمى ندارد

...

***

باورش برایم سخت است، مگر می شود چنین خدایی بنده اش را در آتش بسوزاند؟!
اگر به این همه لطف و کرم ایمان نداشتیم که آدم می شدیم و دست از گناه می شستیم!
***
سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ...

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه دهم شهریور ۱۳۸۹ |

مظلومیت پدرها همین بس که هر چی می گردی یه پیامک جدید یا یه متن جالب و حتی طرح زیبا که شایسته مقام پدر باشه رو نمی تونی پیدا کنی! و فقط مجبوری همونی رو که ته دلته خیلی ساده و معمولی تو یه جمله بگی: پدرجان، روزت مبارک!

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در شنبه پنجم تیر ۱۳۸۹ |

مرزنگشت فروردین 89

چند سال پیش وقتی مسؤولیت کانون شهید بهشتی را برعهده داشتم، گروهی از بچه های فعال کانون را دور هم جمع کردم و اتاقی به عنوان مدیران نوجوان همراه با مسؤولیتهایی به آنها دادم.
بعضی از بچه های ابتدایی هم خیلی مایل بودند در این جمع حاضر شوند.
یک آقا "رضا"یی هم بود که کلاس چهارم بود ولی پایه ثابت کانون و فعالیتها.
یادم می آید که روزی به مدیران نوجوان گفتم که طرحها و پیشنهادهایشان را برای بهتر شدن و ایجاد تغییرات لازم در کانون بنویسند و تحویل من بدهند.
آقا رضا که اونجا بود گفت: من هم می تونم بنویسم؟ گفتم: البته که میشه.
***
داشتم برگه ها را می خواندم که دیدم یک برگه  بدخط در میان بقیه خودنمایی می کرد. بله، برگه آقا رضا بود! اما اصل مطلب اینجاست که یکی از پیشنهادهای آقا رضا فوق العاده جالب بود:
چون که قد بچه ها به صندوق پیشنهادها و انتقادات نمی رسد اگر می شود صندوق را کمی پایین تر بیاورید!!
و تازه فهمیدم که چرا چند باری که صندوق را باز می کردم هیچ برگه ای داخل آن نبود!!

واقعیت این است که گاهی وقتها برخی چیزها مقابل ماست ولی ممکن است در اثر تکرار، عدم توجه و هزاران دلیل دیگر متوجه آن نشویم.

***

نگاه تیزبینانه و البته واقع گرایانه شهروندان به یک موضوع عمومی و کمک فکری آنان به مسؤولین و ارائه پیشنهادهای سازنده آنان هم قطعاً در ساختن شهری بهتر بسیار مؤثر خواهد بود. البته به شرطی که صندوق را در جای درست نصب کنند!

***

از تذکر علی معصومی در خصوص منظره مقابل چشمه مرزنگشت و تاثیرات منفی آن در زیبایی عکس و نیز شهردار محترم که بلافاصله دستور اصلاح آن را صادر فرمودند تشکر می کنم. چشم بینای ما باشید. این صندوق و این هم نظرات ارزنده شما...

قبل

 

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۸۹ |

استقبال و حضور پرشور شهروندان عزیز در اولین جشنواره هفت سین و سبزه نوروز خوانسار -که در سال جاری برای اولین بار در خوانسار برگزار می گردد- قطعاْ مایه تشویق و دلگرمی برگزارکنندگان و زمینه ساز اجرای برنامه های جمعی دیگری خواهد بود که دست اندرکاران امور شهری به ویژه متولیان بخش فرهنگ در حال برنامه ریزی برای اجرای آن در سال آینده می باشند.
طبق اطلاعات دریافتی از روابط عمومی شهرداری آمار تماس گیرندگان در خصوص جشنواره مطلوب است اما آمار ثبت نام کنندگان قطعی تا به امروز (کمتر از ۲۰ نفر) نه تنها شایسته این جشنواره بلکه شهر خوانسار با این همه سابقه فرهنگ و هنر نیست.
امید است با تبلیغ جمعی توسط همه دوستان و علاقمندان به حفظ ارزشها و سنتهای پیشینیان و به ویژه بزرگداشت آیین نوروز بتوانیم اولین جشنواره هفت سین و سبزه نوروز خوانسار را باشکوه برگزار نماییم تا به متولیان امور در شهرستان  اعلام کنیم که خوانسار ظرفیتهای بالایی برای برگزاری چنین برنامه هایی دارد و عموم مردم نیز خواهان آن می باشند.
با سپاس از همه کسانی که در این راه همیار و همراه ما بوده اند و خواهند بود.

 

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در سه شنبه هجدهم اسفند ۱۳۸۸ |

عقربه های ساعت عبور از نه شب را نشان می داد. تلفن چند بوق خورد...
***
صدای گرمش را که شنیدم، وجودم سرشار از حسی عجیب شد، حسی وصف نشدنی، حالتی دست نیافتنی.
موسیقی کلامش در اولین جملات مسحورم کرد.
 چنان زیبا، متین و ادیبانه سخن می گفت که اگر او را نمی شناختی می توانستی بفهمی که از دیار ادیب و محمودی و بخشی است. راستی که هنر در کلامش هویدا و تواضع در تک تک کلماتش آشکار بود.

به او گفتم به عنوان عضو کوچکی از شورای شهر زادگاهش خوانسار، به نمایندگی از همه جوانان و دوستدارانش، به وجودش افتخار می کنم و او را می ستایم.گفتم که قلب همه خوانساری ها همیشه به عشق او می تپد و یاد او در دلها و نام او همواره ورد زبانهاست.
***
وقتی شنید از خوانسارم شوق وجودش را فرا گرفت و گفت که افتخار می کند بخشی از این هنر-این میراث ماندگار- را از خوانسار سرزمین مادریش به ودیعه گرفته است.

مدتهاست که فرصت چندانی دست نیافته که در زادگاهش باشد [نگارنده: و البته بعید نیست کوتاهی از ما باشد]، با وجود دعوتهای مکرر عاشقان و دوستداران او و هنر جاودانش و سفر به نقاط مختلف داخل و خارج کشور، مشتاقانه مایل است دعوتم را برای حضور در جمع همشهریان خوب و هنردوستش در بهار آینده اجابت کند.
از خوانسار می گوید، شهری که علاوه بر افتخار نزدیکی با شهر هنرپرور اصفهان، همیشه دارای چهره های برجسته ای در زمینه هنر بوده است، گرچه از وضع موجود راضی نیست و گلایه دارد.
استاد از فضای موجود هنری در زادگاهش و کم لطفی نسبت به این هنر اصیل خوانسار چندان راضی نیست. از راه اندازی 460 شعبه تحت نظارت خود در این خصوص در شهرهای مختلف می گوید، در حالی که در موطن او هیچ خبری نیست.

زادگاهش را عاشقانه دوست دارد و می خواهد نام خوانسار همیشه بر سر زبانها بماند. می خواهد هنرش در دل جوانان این مرز و بوم گسترش یابد...
***
او را می ستایم. برای افتخاری که نامش برای خوانسار کسب کرده است و هنرش برای ایران و ایرانیان.
نامی که هر هنرمند و هنردوستی در عرصه خط شکسته پارسی در سراسر دنیا می شناسد.
نام نامی چهره ماندگار شکسته نویسی معاصر: استاد یداله کابلی خوانساری.

قدرش را بیشتر بدانیم...

-------------------------------------------------------
پ ن ۱: استاد کابلی خوانساری در زمان این گفت و گو در حرم امام رضا (ع) در مشهد تشریف داشتند. این سفر به منظور برگزاری نمایشگاهی در خراسان رضوی بوده است.

پ ن۲: وب سایت رسمی استاد با نشانی  www.yadollahkaboli.com به تازگی راه اندازی شده است.

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در یکشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۸۸ |
اجازه بدین من یه شوخی باهاتون بکنم!

Cheeeeeeeeeeeeeeeeeeez!

--------------------------------------------------------------------------

پ ن: ...

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه بیست و سوم دی ۱۳۸۸ |



آیا این سالن به بهره برداری رسیده است؟
پستهای ۲۱/۰۱/۸۸    و ۹/۵/۸۸ در همین وبلاگ را ببینید

و اما ...

آیا آبگیری سد باغکل صحت دارد؟!!

 چه کسی پاسخگوست؟

با سپاس از وبلاگ خوسار مُن

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در سه شنبه پانزدهم دی ۱۳۸۸ |

می گویند خدا دو گوش داده و یک زبان تا بندگانش بیشتر از آن که حرف بزنند، گوش فرا دارند.

نمی دانم چرا بعضی از ما عادت داریم وقتی گوش یا گوشهایی [بعضاً مفت!!] و فرصتی [هرچند متعلق به دیگران!!]به دست می آوریم، و گاهی بدون توجه به حقوق دیگران شروع به حرف زدن می کنیم و می گوییم و می گوییم و می گوییم و کاری نداریم که مخاطب ما علاقه ای به شنیدن سخنان ما دارد یا نه؟ به ویژه در مواقعی که مخاطب ما در باره مطلب مطروحه اگر بیشتر اطلاعات نداشته باشد، کمتر هم نداند.

مادر بزرگ مرحومم همیشه با تاکید بر این اصل که نوشتن و سخن گفتن اگر بدون دانش و آگاهی و بصیرت لازم باشد، نویسنده و گوینده خود را زیر سوال می برد، بارها می گفت:

 خسرو جان!
 تا مرد سخن نگفته باشد،           عیب و هنرش نهفته باشد.

(که البته بنده حقیر نیز گاهی با شیطنت جواب ایشان را این گونه می دادم که:
چون زن به سخن درآید، آنگاه:         صد عیب زمرد گفته باشد!!!)

روحش شاد.

***

چندی پیش در محفلی شنیدم یکی از دوستان داشت برای بقیه ماجرای حوادث 16 آذر 32 را می گفت. جمع حاضر در آن محفل کسانی بودند که خود چندان در این راستا بی اطلاع نبودند. سخنان طولانی این دوست به جایی رسید که گفت: حمله می کنند در "دانشگاه فنی" اونروز که امروز احتمالا "شریف" باشد ... سه نفر مثل آقای "رضوی" و "شریعت" و "یه فرد دیگر" را به شهادت می رسانند.

***

دوست بنده بعد از آن هم گفت و گفت و گفت. اما من دیگر نشنیدم. چون داشتم فکر می کردم که وقتی در این دوجمله چند غلط فاحش به این بزرگی وجود داشته، از کجا معلوم در مابقی کلام او چنین اشتباهاتی رخ ندهد؟ خدا می داند و آنانی که می شنیدند!!

***

پ ن 1.  سه شهید دانشجوی 16 آذر 32 شهدای بزرگوار :بزرگ نیا، قندچی و شریعت رضوی بودند. یادشان گرامی باد. اطلاعات بیشتر در این لینک: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
پ ن 2. دانشکده فنی یکی از دانشکده های دانشگاه تهران بوده و هست!
پ ن 3. "شما" چرا به خودت گرفتی. این قضیه اصلاً مربوط به جنابعالی نیست. مگه شما هم اینو گفتی؟!
پ ن 4. متن بنده هم دارد طولانی می شود و کم کم کار دستم می دهد. کم گوی و گزیده گوی چون دُر...

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در پنجشنبه نوزدهم آذر ۱۳۸۸ |

قطعاً اگر پدر بزرگ مرحوم بنده می شنید که بنده با گویش شیرین خوانساری به برادرم می گویم: "وِشَندِد دانلود کِرتِی؟"* هاج و واج می ماند که نوه هایش قرار است "دهان" چه چیزی را "لخت" کنند؟ و اساسا هم اگر هم دانلود را به او تفهیم می کردی می ماند که مگر "وشند" قابل دانلود است؟!! **
به راستی که تکنولوژی با چه سرعتی دنیای ما را مسخّر کرده است!
علی معصومی، جوان خوش ذوق و پرتلاش شهرمان اولین ورژن (=نسخه)  کتاب الکترونیکی خود را برای حفظ و حراست از گویش و فرهنگ شهر عزیزمان خوانسار تولید کرده تا ثابت کند در این راه جوانان خوانساری بسیار مشتاق و حتی پیشتازتر از دیگرانند و عاشقانه می خواهند این میراث ارزشمندی که از گذشتگان به آنان رسیده را در قالب تکنولوژی امروزی به آیندگان منتقل نمایند.

وشند

معصومی در اولین نسخه "وشند" که به صورت آزمایشی منتشر نموده از همه خوانساریان علاقمند به حفظ و حراست از فرهنگ خوانسار برای همکاری در تکمیل این مجموعه و انتشار نسخه ۲.۰ دعوت به عمل آورده است.
به علی عزیز دست مریزاد می گوییم و امیدواریم با کمک همه ما بتواند در راه سختی که در پیش گرفته و در تولید یک اثر ماندگار برای خوانسار و خوانساریان موفق باشد.
برای دانلود این کتاب می توانید بر روی این لینک کلیک کنید یا به آدرس مستقیم وبلاگ ایشان مراجعه نمایید. 

------------------------------------------------
* (weshan ded danload kertey?) وشند را دانلود کردی؟
** کلمات "وشند (weshand) دان و لود (load) به گویش خوانساری به ترتیب به معنای باران سریع (رگبار)، دهان و لخت می باشند.

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه چهارم آذر ۱۳۸۸ |
آینه چون نقش تو بنمود راست
خودشکن آیینه شکستن خطاست!!

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در پنجشنبه چهاردهم آبان ۱۳۸۸ |

مجموعه ی آدمهایی که در اطراف ما هستند و تمامی کارهایی که انجام می دهند، همه تاریخ را می سازند.
تاریخ گاهی از فعالیت گروهی افراد به صورت کلی سخن می گوید (مثلاً خوانساریها مردمانی سخت کوش بودند) و گاه از افرادی خاص با ذکر نام و نشان سخن به میان می آورد ( بخشی خوانساری یکی از شاعران به نام قرن چهاردهم بود) و چه بسا اسامی انسانهایی که در صحیفه ی تاریخ ماندگار می شود، گاه به نیکی و زمانی به بدی یاد می شود.
مفاخر و مشاهیر، علما و بزرگان، سیاستمداران و کارگزاران، خیراندیشان و گشاده دستان، نویسندگان و شاعران ... همه و همه تاریخ سازند و در تاریخ جاودانه می شوند. تاریخ حتی از ثبت نام ستمگران و خیانتکاران و جنایتکاران  هم فروگذار نحواهد کرد.

*
اما هیچ اندیشیده اید که بسیاری از کسانی که در کنار ما و با ما زندگی می کنند، همان افرادی هستند که روزی - اگر نگوییم برگی - دست کم سطوری از کتاب تاریخ ما را به خود اختصاص خواهند داد. چند نویسنده و محقق را در اطراف خود می بینید؟ با چند شاعر معاشرت دارید؟ باکدام سیاستمدار در ارتباطید؟ با چه افراد تاثیرگذار در سرنوشت آینده شهر و کشورتان نشست و برخاست دارید؟ چقدر به آنان احترام می دارید و قدرشان را می دانید؟

*
دیروز در جستجوی نام خوانسار به مقاله ای با نام یکی از همشهریان محقق و پژوهشگر برخورد کردم. گرچه بارها و بارها نوشته هایش را خوانده بودم اما این بار به ناگاه با خود اندیشیدم که به راستی چه شخصیت ارزنده ای در کنار ما زندگی می کند و من و دیگران از او غافلیم! احساس کردم که چقدر به او افتخار می کنم.
با خود گفتم چه بسیار چنین افرادی که در کنار مایند و نمی بینیمشان! اتفاقاً خوب هم می بینیمشان! با آنان می نشینیم، می گوییم و حتی می خندیم اما به ارزش کارهایی که برای ما و آیندگان دیار ما می کنند، کاملاً بی توجهیم و شاید حیفمان –و یا حتی زورمان!!- می آید آنان را به عنوان یک پدیده باور کنیم.

*
به راستی چرا از چهره های ماندگار اطرافمان غافلیم. چرا فکر می کنیم دوران ما عصر قحط الرجال است و مشاهیرمان صرفاً به گذشته ما تعلق داشته اند؟
آیا این تفکر زمینه ای برای کاهش اعتماد به نفس افراد و از سوی دیگر عدم تکریم این چهره های ماندگار تاریخ ما نخواهد بود؟

*
بیایید از امروز چشمهایمان را بشوییم و دنیای اطرافمان را جور دیگری ببینیم. همه دوستان و اطرافیان خود را با این دید اثرگذار بودن در تاریخ ببینیم. تا در کنار هم و با هم هستیم به یکدیگر احترام بگذاریم و از کنار هم بودن لذت ببریم و از همنشینی با همدیگر افتخار کنیم. حتی چه اشکال دارد هر روز به بهانه ای با هم عکس یادگاری بگیریم؟ شاید به واسطه حضور یکی از ما در یک عکس نام و تصویرمان به واسطه دیگری جاودانه شود.
و ای کاش نام و یادمان به نیکی در تاریخ ماندگار شود.

*
بر خیز و در آینه بنگر! چهره ات را با نگاهی دیگر و با دقتی مضاعف و عاشقانه تر تماشا کن! شاید این صورت یکی از چهره های ماندگار تاریخی باشد که من و تو قرار است بسازیم!!

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در یکشنبه دوازدهم مهر ۱۳۸۸ |

ساعت 8 امشب که برای گرفتن فلان چیز به فلان جا رفته بودم، فلانی را دیدم. بعد از سلام و علیک حرفی زد که تا الان هنوز فکرش دارد آزارم می دهد.

گفت: آقای فلان که عضو فلان جا هستید! برادر بنده کلی هزینه کرده از فلان جا –اونهم با دعوت- اومده که در جشن فلان شرکت کنه و چنان لطفی بهش کردند که نگو! 6 تا لیوان به مناسبت بزرگداشت روز فلان دادند! که اونهم برداشته و برده فلان جا گذاشته و گفته واسه خودتون!

آقای فلانی به نظر شما این یه توهین به فلانها نیست؟! این کار تقدیره یا توهین؟!

ببخشید این همه فلان فلان کردم! چون ممکنه به فلان جای قبای فلانی بربخوره و به جرم نشر اکاذیب مجبور به پاسخگویی در فلان جا بشم.

گرچه این مسأله مستقیماً ارتباطی با بنده نداره اما جداً باور کنید به عنوان کسی که عضو فلان جاست از خودم شرمنده شدم

گاهی وقتها تقدیر نکردن بهتر از این گونه تشویق کردن است!

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در یکشنبه پنجم مهر ۱۳۸۸ |

شاید هیچ چیزی برای انسان -به ویژه ما ایرانیها- بیشتر از تعریف و انتشار یک شایعه آن هم با کلی آب و تاب کیف نداشته باشد!
اما به راستی اگر همین شایعه خبری جعلی و دردناک در مورد خودمان باشد باز همان احساس در وجودمان فوران می کند؟؟؟

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه یکم مهر ۱۳۸۸ |

در حالی که وبلاگ خبرنامه خوانسار به نقل از فارس خبر زیر را منتشر نمود، اخبار متناقضی در خصوص وضعیت تونل خوانسار فریدن به گوش می رسد:


متن خبر از وبلاگ خبر خوانسار:

به گزارش خبرگزاري فارس از خوانسار، محمدابراهيم نكونام صبح امروز در جمع مسئولان و مردم اين شهرستان مشروح مصوبات رئيس جمهور در سفر به استان اصفهان را تشريح كرد.
وي با بيان اينكه سفر رئيس جمهور مصوبات خوبي براي شهرستان داشت، افزود: مصوبات استاني هيئت دولت در اصفهان شامل چندين مورد بود كه از جمله اين طرح‌ها مطالعه احداث تونل خوانسار به بوئين مياندشت، مجوز دانشكده فني و حرفه‌اي پسران و شهرك صنعتي است.
نماينده مردم خوانسار در مجلس اذعان داشت: تكميل و تجهيز مجتمع فرهنگي خوانسار، تكميل خانه سالمندان، ايجاد اداره تعزيرات حكومتي و احداث نيروگاه برق تا 15مگاوات براي توليد برق كارخانجات شهرك صنعتي از ديگر مصوبات استاني هيئت دولت براي خوانسار است.
نكونام خاطرنشان كرد: از مهم‌ترين مصوباتي كه بر روي آن بسيار تاكيد شد، تامين آب شرب شهرستان از دو طريق بوده كه هر دو مورد تصويب شد و بودجه آن در كميسيون بودجه مشخص شده و راي آورده است.
عضو كميسيون بودجه مجلس عنوان كرد: يكي از راه‌هاي حل مشكل كمبود آب شهرستان خوانسار انتقال آب قمرود است كه چند سال به طول مي‌انجامد و در بند 26 مصوبات آمده كه تسريع در آبرساني به شهرستان خوانسار بر عهده وزارت نيرو بوده و بودجه آن نيز پيش‌بيني شده است.
وي همچنين تسريع در لوله‌گذاري و خريد يك حلقه چاه از شهرهاي همجوار و انتقال آب به شهرستان در اسرع وقت را از ديگر مصوبات خواند و تصريح كرد: بودجه اين كار با مبلغي بالغ بر يك ميليارد و 500 ميليون تومان مصوب شده كه در بند 28 مصوبات آمده است.
نكونام تاسيس يك واحد سلف سرويس با زيربناي حدود يك هزار متر براي آموزش عالي شهرستان را از ديگر مصوبات استاني اعلام كرد.

نکته جالب این جاست که هوشنگ عشایری مدیر کل راه و ترابری استان در نامه ای به شورای اسلامی شهر خوانسار در تاریخ ۲۳/۲/۸۸ در خصوص این تونل اظهار داشته که با مطالعات انجام شده نه تنها این تونل توجیه فنی و مهندسی، بلکه توجیه اقتصادی نیز ندارد.
سوال اینجاست که در این فاصله تصویب مطالعه تونل خوانسار فریدن در سفر دوم ـ اگر واقعیت داشته باشد- تا ابلاغ این نامه (یعنی در ظرف مدت یک ماه)چطور چنین مطالعه ای با چنین سرعتی صورت گرفته و نتیجه منفی از آن استخراج شده؟!
منتظر ارائه شواهدی بر انجام این مطالعات یکماهه هستیم!


برچسب‌ها: تونل خوانسار
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۸۸ |

وزیر کشور در برنامه نگاه یک شبکه یک، رابطه وزارت کشور در دولت نهم با شوراها را بسیار خوب ارزیابی کرد و آموزش شوراها را یکی از اقدامات انجام شده توسط وزارت کشور خواند.
نکته: در آخرین نشست معتمدین شهرستان در  فرمانداری خوانسار، فرماندار روز معلم(12 اردیبهشت) و کارگر(11 اردیبهشت) را به حضار تبریک گفت.
 رییس شورای شهر نیز در آغاز سخنان خود ضمن تبریک این دو روز، ولادت حضرت زینب (س) را به پرستاران عزیز و روز شورا (9 اردیبهشت) را به فرماندار تبریک گفت!!
پی نوشت1: پس از گذشت سه روز از روز ملی شوراها دریغ از یک نامه، تبریک، تسلیت، همایش، نمایش و ... از طرف برخی متولیان امر در خوانسار!!
پی نوشت 2: بعد از گذشت 2 سال از آغاز به کار شوراها دریغ از یک آموزش عمومی برای شوراها!!

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ |
هرگز مغرور نشو!
برگها درست وقتی می ریزند که خیال می کنند طلا شده اند!
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در جمعه پنجم مهر ۱۳۸۷ |
 
مطالب قدیمی‌تر