شهر خوانسار با همه کوچکی از نظر وسعت و جمعیت دارای 72 گورستان در محلات مختلف است که تا چندین سال پیش نیز اموات در آنها دفن می شده اند.
اما از سال 74 بنا به دستور شورای بهداشت شهر و با توجه به احداث بهشت فاطمه در منتها الیه شمالی شهرستان دفن اموات در کلیه ی گورستانهای داخل شهر ممنوع اعلام شده است.
گذشت زمان و حمل و دفن اموات در بهشت فاطمه که علیرغم مقاومتهای اولیه شهروندان و بستگان اموات، اکنون با استقبال عموم مواجه شده، گورستانهای داخل شهر را آرام آرام از صحنه روزگار محو می کند. هم اینک شهرداری نیز کاشت درخت در محوطه قبرستانهای داخلی و تبدیل به فضای سبز را در برنامه های خود قرار داده است.
اما آنچه که اینجانب را به نگارش این مطلب واداشت، بازدیدی بود که دیروز در پی جلسه ای که اعضای شورای شهر و شهردار خوانسار با حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مرتضی علوی، معاون محترم فرماندار، نماینده دفتر میراث فرهنگی و گردشگری و ریاست و معاون محترم اداره اوقاف در رابطه با نکوسازی و نیز حفظ و نگهداری آثار ارزشمند تاریخی گورستان شرقی خوانسار (واقع در خیابان 13 محرم) داشتند، صورت پذیرفت.
نگاهی هر چند گذرا و سریع به مدت حدوداً یک ساعت (گرچه اولین بازدید من از این گورستان نبود) آنچنان جالب و جذاب بود که نهایتاً منجر به این تصمیم شد که با پیگیری شورای اسلامی شهر، هیئت امنایی از بازماندگان صاحبان قبور برای حفظ و نگهداری آثار ارزشمند هنری و تاریخی این قبرستان تشکیل گردد.
خواندن برخی از دلایل اتخاذ چنین تصمیمی شاید خالی از لطف نباشد:
1. روایتی از تاریخ پرشکوه خوانسار
سنگ نوشته های قبور بزرگانی چون پدر بزرگوار آیت ا... العظمی حاج سید احمد خوانساری (مرجع مسلم تقلید شیعیان)، آخوند ملا محمدعلی حکیم ایمانی (استاد حضرت امام خمینی رحمه الله علیه)، آخوند اسراری و دهها عالم بزرگ دینی دیگر در این قبرستان، برگهای زرینی از افتخارات علم و فقاهت این شهرستان است.
ارامگاه اولین امام جمعه های شهر خوانسار، طبیان، شخصیتهای مشهور اجتماعی و سیاسی از جمله اولین نماینده خوانسار در مجلس شورای اسلامی نمونه های دیگری بود که حاج آقا علوی به ریبایی در مورد آنها توضیحاتی را ارائه داند.
2. گنجینه ای از هنر خوشنویسی
از ویژگیهای ارزنده سنگهای قبور موجود، آثار بدیع و بی نظیر خوشنویسی است که با خطوط نستعلیق، نسخ و ثلث به شیوه ای بسیار زیبا بر سنگها نگاشته شده و هنر خوشنویسی خوانساریان را از دیرباز به نمایش گذاشته است. بی جهت نیست که امروز استاد یدالله کابلی خوانساری، هنرمند پر آوازه و چهره ماندگار خط شکسته نستعلیق شهرمان، نام شهر خود را با افتخار در پی نام خویش می آورد تا به جهانیان بگوید خوانسار این مهد هنر، تا ابد با هنر خواهد زیست و جاودانه خواهد ماند.

3. نمونه های نفیس حجاری
جدا از خوشنویسی و کتابت زیبای اساتید خط بر روی سنگهای قبور، آنچه این زیبایی را مضاعف می کند حجاری ماهرانه و هنرمندانه حجاران توانمندی چون استاد میرزا احمد کتابچی بوده که با وسایل ساده گذشته انچنان زیبا کار حجاری را انجام داده اند که شاید با وسایل مدرن امروزی این کار با این دقت و زیبایی قابل انجام نباشد.
جالب تر از ان نمونه سنگهای بزرگ و سنگینی است که به صورت یک تکه حجاری شده و به شکل بسیار زیبایی طراحی و ساخته شده که از نزدیک باید دید و در مورد آن قضاوت نمود.

4. اشعار ناب و ماندنی
با مرور نوشته های روی سنگ های موجود به ندرت می توان اشعاری تکراری را مشاهده کرد.
غالب قبور، مزین به اشعاری است که در سوگ متوفی توسط شعرای بزرگی چون افسرالشعرای خوانساری سروده شده و با همان خطوط زیبا دور سنگ نوشته شده است. جالب این که در مصرع اخر غالب این اشعار ماده تاریخ وفات (با حروف ابجد) ذکر شده است.
در برخی از اشعار موجود این هنرمندی به گونه ای است که در چند مصرع پشت سر هم هر یک به طور مجزا بیانگر یک ماده تاریخی است!
5. داستانهای موجود قبور
برخی از این سنگ نوشته ها یاداور داستانها و عقایدی است که گذشتگان مطرح می کنند. حاج اقا علوی داستان برخی از انها را در حین عبور از آنها برای جمع می گفتند. از جمله این حکایات داستان یکی از روحانیون بود که گفته می شود پسربچه ای که برای خرید نفت رفته بود در راه بازگشت به خانه دبه نفتش را می ریزد و چون از ترس مواخذه در حال گریه بوده این روحانی به او می رسد و پس از فهمیدن موضوع دبه را پر از آب می کند و به او می دهد. محتوای این دبه به جای نفت تا نزدیک به یکسال مورد استفاده قرار می گیرد و وقتی از راز ان توسط پسر پرده برداشته می شود نفت تمام می شود. (البته این ماجرا به شخص دیگری به نام ملاحیدر که محله چشمه آخوند منسوب به وی می باشد نیز نسبت داده شده است).

6. آرامگاههای خانوادگی
وجود چند ارامگاه خانوادگی نیز از دیدنیهای این گورستان است. گرچه بنای چند ارامگاه خانوادگی در حال تخریب بوده ولیکن به همت سازمان میراث فرهنگی هم اکنون کار مرمت این بناها شروع شده است. داخل آرامگاه شهیدی ها نقاشی های زیبایی بوده که متاسفانه در اثر عدم مراقبت گذشتگان بسیاری از آن از بین رفته است.

آنچه خواندید مروری گذرا بود بر این گنجینه بزرگ مفاخر شهر که شاید اگر از کنار ان بی تفاوت بگذریم به مرور زمان بر اثر سوء استفاده سودجویان و حتی همسایگان قبرستان که حتی هم اکنون برخی اقدام به گشودن در و تصرف بخشی از فضای قبرستان به عنوان حیاط خانه خود نموده اند(!!) رو به ویرانی گذارد.
متاسفانه علیرغم اینکه سند قبرستان در اختیار شهرداری است اما در سالهای گذشته اداره اوقاف مدعی تملک ان شده است. امیدواریم مسؤولین امر با درایت و همدلی با واگذاری ان به شهرداری اجازه نگهداری و محافظت از این گنجینه را رسما به شهرداری واگذار نمایند. شک نکنیم که در صورت نکوسازی و مرمت این قبرستان یکی از جاذبه های تاریخی خوانسار همین مکان خواهد بود.
توجه داشته باشید: اینجا یک قبرستان ساده نیست!