همسر اینجانب خسرو دهاقین دبیر رسمی زبان انگلیسی در شهرستان خوانسار در سال 80 در رشتة زبان انگلیسی از دانشگاه اصفهان فارغ التحصیلمی شود و در سال 81 در اولین دورة آزمون ادواری نیز قبول می شود. با توجه به اینکه این منطقه معمولاٌ از نظر نیروی زبان (به ویژه نیروی بومی) با کمبود مواجه می باشد، به آموزش و پرورش مراجعه می نماید ولیکن به وی گفته می شود نیازی به نیرو نیست. این قضیه در سال 81 نیز به همین روال تکرار می شود. کمبود نیروهای زن در مدارس با دبیران مرد حتی مجرد رسمی وآزاد جبران می شود.
در سال 82 آموزش و پرورش اعلام می کند که افرادیکه تمایل به استخدام پاره وقت در آموزش و پرورش دارند باید به آموزش و پرورش منطقة خود مراجعه و ثبت نام کنند. همسر اینجانب به کارگزینی آموزش و پرورش خوانسار مراجعه می کند. مسؤول کارگزینی به وی می گوید: چون خوانسار به نیروی زبان زن در هیچ مقطعی نیاز ندارد امکان ثبت نام از وی وجود ندارد. به وی می گوییم: ما مطلعیم که دو نیروی زن تقاضای انتقالی کرده اند و گفته می شود انتقال انها قطعی است، ولی وی می گوید: هنوز هیچ چیزی مشخص نیست. می گوییم: لااقل بگذارید امتحان بدهیم، اگر نیرو نخواستید که ما انتظاری نداریم. می گوید: نه، این کار غیر قانونی است! می پرسیم: هیچ راه حلی وجود ندارد؟ می گوید: نه! (راستی جالب است بدانید که در این آزمون، قبولی در آزمون ادواری مهم نیست و همه می توانند شرکت کنند!!!)
مهر 82:اینجانب از آموزش کناره گرفته و به مسؤولیت کانون فرهنگی تربیتی شهید بهشتی منصوب شده ام. دو خانمی که حرف انتقالیشان بود، هر دو بدون جانشین منتقل شده اند. به اداره مراجعه می کنم. معاون محترم آموزشی(آقای مبرهنی) را می بینم و می گویم که حالا که این دو خانم منتقل شده اند، آیا همسرم می تواند کلاس بگیرد؟ می فرماید: به نیرو نیاز داریم، اما کاش همسرتان در آزمون شرکت کرده بود! می گویم: مراجعه کردیم گفتند نمی توانید ثبت نام کنید. می گوید: خوب به خود من مراجعه می کردید تا یا می گفتم در جای دیگری ثبت نام کنید و یا از همسرتان تعهد می گرفتیم که در صورت عدم نیاز طلبکار اداره نباشد. اما حالا دیگر امکانش وجود ندارد!!
مهر 83: نیاز به نیرو هست اما گفته شده کسانی که در آزمون سال گذشته شرکت کرده اند، فقط می توانند به صورت پاره وقت مشغول کار شوند! این پاسخ آموزش و پرورش است. بهر زحمتی است باز هم نیروی مرد جور می شود. اما زمستان 83 قرار است که یکی از دبیران زن به مرخصی زایمان برود. دیگر هیچ چاره ای نیست جز متوسل شدن به استان! اسامی دو نفر خانم از سوی آموزش و پرورش خوانسار به اصفهان داده می شود، جالب اینکه یکی از این دو خانم، دارای مدرک کارشناسی فرانسه است ولی زبان معرفی می شود. ظاهراٌ سازمان می گوید نمی شود و خودش یک نیرو می فرستد.
نیرویی که از استان فرستاده می شود برای آموزش و پرورش خوانسار دارای ارزش بسیار ویژه ای است. حتی خوابگاهش و خورد و خوراکش هم مجانی است. یکی از آشنایان که همکار وی می باشد یکبار از وی سوال کرده که سابقة تدریس دارد یا نه؟ و او اظهار می دارد که این اولین سالی است که تدریس می کند و سابقة تدریس ندارد. ظاهراٌ 81 یا 82 فارغ التحصیل شده (یعنی بعد از همسر اینجانب).این نیروی پاره وقت در دو دبیرستان مهم شهر یعنی عفاف و 17 شهریور به تدریس مشغول می شود. معلوم نیست که این نیرو بدون هیچ سابقه ی تدریس چگونه به خوانسار فرستاده شده است؟
یک نیروی زن کارشناسی رسمی زبان انگلیسی از دانشگاه معتبر اصفهان، از سال 78 تا کنون هر ساله تقاضای تغییر مقطع از راهنمایی به متوسطه می دهد ولی موافقت نمی شود. در عوض نیروهای پاره وقت بدون سابقه در مقطع دبیرستان و نیروی کارشناسی و رسمی با 8 سال سابقة تدریس باید در روستا به تدریس در مقطع راهنمایی مشغول باشد.
شنیده ایم چند نیروی زن غیر بومی پاره وقت در سال تحصیلی جدید فاقد مسکن می باشند. قرار است به رسم مهمانداری و غریب نوازی که از ویژگیهای اصلی خوانساریهاست، همة آنها فعلاً در خوابگاه مدرسة دخترانة دارالفنون اسکان داده شوند و از پذیرایی مسؤولین مهمان نواز برخوردار شوند. جدا از بحث ورود متقابل معلمان و دانش آموزان به حریمهای خصوصی یکدیگر، استفاده از امکانات ویژة دانش آموزان مسأله ای است که شاید از دید مسؤولین امر نادیده گرفته شده است. جدای از این مسأله آموزش و پرورش خوانسار چه تعهدی در قبال دبیران پاره وقت داردکه باید تمامی امکانات مسکن و خوراک و ... را رایگان در اختیار آنان قرار دهد و این پاره وقتها چه مزیتی بر دبیران رسمی با چندین سال سابقه دارند که بارها با تضرع و التماس و خواهش برای گرفتن خانه های سازمانی که بعضاٌ در اختیار افرادی است که از نظر وجدانی ( و حتی شاید قانونی) صلاحیت اسکانشان در این خانه ها بسیار کمتر از آنانی است که به ضرب سیلی گونه هایشان سرخ است. خانه هایی که از خود آنهاست ولی دسترسی به آن با هزار شرط و اگر و مگر همراه است. مگر برتری اینها بر دبیران زحمتکشی چون رضایت و مهدیان و ... چیست؟ مگر سال گذشته شخص این جانب چندین بار برای گرفتن خانة سازمانی به دفتر مدیر محترم آموزش و پرورش مراجعه نکردم؟ پاسخ این بود که افرادی هستند که وضعیتشان از شما بدتر است. گفتند: همکاری داریم که گفته من ناچارم خودم به خانة مجردی آقایان بروم و همسرم در خانة مجردی خانمها. چون خانه نداریم. اگر شما فکر می کنید شرایط بدتری دارید بگویید. و وقتی به این دلیل کوتاه آمدم متوجه شدم یکی از خانه های سازمانی (مهد کودک سابق) که سر گرفتن آن دعواها بود، پس از این قضیه در اختیار همکارانی قرار گرفته که اصطلاحاً مجردی زندگی می کنند. چون برخی از این افراد از دوستان محترم خود بنده بودند به احترام آنها سکوت کردم.
این داستان ادامه دارد...
نوشته شده توسط خسرو دهاقین در چهارشنبه بیستم مهر ۱۳۸۴ |
درباره وبلاگ
اولین و قدیمی ترین وبلاگ شهرستان خوانسار * رئیس اداره دوره دوم آموزش ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان 1404 *معاون سابق آموزشی اداره آموزش و پرورش خوانسار 98-93 *صاحب امتیاز و مدیر سایت تحلیلی خبری خوانسارنیوز *نائب رییس سومین دوره شورای اسلامی شهرستان خوانسار *مبدع اولین تقویم فرهنگی خوانسار در سال 1388
برای مشاهده کامل سوابق به قسمت پروفایل مدیر مراجعه فرمایید: