نمی خواهم منت سر کسی بگذارم اما باور کنید از وقتی عضو شورا شده ام در خوانسار جرات چانه زدن ندارم -نه این که بگویم کلاس آدم پایین می آید- اما خدا شاهد است که می ترسم به قول معروف ناخواسته نمک گیر شوم و بعضی ها مثلا با یک تخفیف  ۱۰۰۰ تومانی فردا بخواهند یک جبران آنچنانی برایشان در شورا و شهرداری بکنم! و خوشا به انصاف آنانی که یک عضو شورا را که می بینند تصور می کنند حقوق نمایندگان مجلس را می گیرد! فلذاست که -به عنوان نمونه- امروز، حق الزحمه یک بازدید ساده لنت ترمز ماشین و فیلرگیری موتور را که در گلپایگان نهایتاْ ۲۰۰۰ تومان بابت آن پرداخت می کردم،در خوانسار ۷۰۰۰ تومان دادم و به دلیل مورد اشاره هیچ نگفتم. البته این اتفاق منحصر به بنده نیست. خیلی از همشهریان معتقدند گاهی انجام یک کار یا خرید در خوانسار اولین بار و آخرین بار برای مشتری است و نوبت بعد باید سراغ آن مشتری را در شهرهای دیگر به ویژه گلپایگان گرفت. قدیمیها می گویند: سزای گرانفروشی نخریدن است و این اتفاق دارد می افتد. این یکی از دلایلی است که بازار خوانسار رونق سابق را ندارد.
بد نیست دوباره به گذشته خود رجوع کنیم.

نوشته شده توسط خسرو دهاقین در دوشنبه سیزدهم خرداد ۱۳۸۷ |